دلتنگنامه قسمت اول

ساخت وبلاگ

به نام خدا


سلام آقا 


اين نامه پر از غم را براي شما مي نويسم شايد در جايي اين نامه راديد بدانيد که خيلي دلتنگ شده ام


درست حال يک دختري را دارم که باباش را نديده وهمه ي دعاش اين که اگر يک روز از زندگي اش باقي مانده در آن روز فقط باباش را ببينه و بعد بميره آخه مي دوني عشق دختر به پدرش به بينهايت هم ختم نمي شه اين داستان را مي تونيد از روضه ي حضرت رقيه بخونيد روضه ي که عشق بي همتاي دختر به پدرش را مي گه روضه اي که هنوز ديواره هاي خرابه ي شام آن را حکايت مي کند


آقا جان واقعا به اين نتيجه رسيده ام  که زندگي بي شما توفيقي ندارد و مرگ برآن بسيار گوارا تر است


زندگي بدون رنگ وبوي شما .............


آقا چقدر سخت است که شما در نماز شب هايتان دعام مي کنيد و هفته اي دوبار براي من توبه مي کنيد ولي من مشغول مشکلات روزمره زندگيم شدم و شما را فراموش کردم غافل از اين که اگر گره از مشکلاتم باز شود بخاطر دعا هاي شما بوده.....


مي دانم تو از همه به من مشتاق تري که برگردم وبشم جزو 313 نفرت ولي من...........


ولي من نمک خورده و نمکدون شکستم آنقدر غرق دنياي خودم شدم که فراموش کردم يتيمم


آقا جان جانم به فداي شما پس کي اين هجران به پايان ميرسد 


آقا جواني ام داره تمام مي شه ولي شما هنوز نيا مديد


ياد شعره تا جوانم بده رخ نشانم که اين جواني وفايي ندارد افتادم که حکايت اين روز هاي مرا دارد.


نکند بميرم شما را نبينم که براي من جهنمي بالا تر از آن نيست .


از خداوند عمر مي خواهم که فقط يک روز، يک روز از عمرم باقي باشد وشما را ببينم 


به اميد آن روز انشاالله


 


ادامه دارد...........


اي نامه که ميروي به سوي دوست                                                   از جانب من ببوس روي دوست


نتيجه تصويري براي امام زمان 

دروغ از منظر قرآن...
ما را در سایت دروغ از منظر قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5tatolueemehra بازدید : 237 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 9:50